(با احتساب دلار 80 هزار تومان، هرگرم طلا به قیمتی حدود 39 میلیون تومان خواهد رسید)
مقدمه:
طلا از دیرباز به عنوان پناهگاهی امن در زمانهای ناپایداری اقتصادی شناخته شده است. در سالهای اخیر، این فلز گرانبها بار دیگر تحت توجه قرار گرفته است، زیرا کارشناسان مالی و سرمایهگذاران به یک بازار گاوی نزدیک اشاره میکنند. با رسیدن به اوجهای بیسابقه و تغییرات مهم ژئوپولیتیکی و پولی، چرخه طلا مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله تجزیه و تحلیل عمیقی از روندهای سرمایهگذاری در طلا ارائه میدهد، با استناد به نظرات کارشناسانی مانند مایکل ملونی، جیم ریکاردز، و پیتر شیف، همراه با سوابق تاریخی و دادههای اقتصادی.
وضعیت کنونی سرمایهگذاری در طلا:
مایکل ملونی، مدرس مالی شناختهشده و نویسنده کتاب “راهنمای سرمایهگذاری در طلا و نقره”، معتقد است که ما در مراحل اولیه چرخه کنونی طلا قرار داریم. بر اساس گفتههای ملونی، تنها حدود 20% از پتانسیل این چرخه تا به حال محقق شده است. او پیشبینی میکند که در آینده، بهویژه با افزایش عدم قطعیتهای اقتصادی، افزایش قابل توجهی در قدرت خرید به دست خواهد آمد. ملونی تأکید میکند که طلا به طور تاریخی به عنوان پناهگاهی در زمانهای تورم و دفلاسیون عمل کرده است. هرگاه ارزی ناپایدار شود، مردم به سمت طلا و نقره برای حفظ قدرت خرید خود گرایش پیدا میکنند. این روند در طول قرون، بهویژه در دورههای تورمی که ارزش پول کاغذی به سرعت کاهش مییابد، ثابت بوده است. در حالی که دادههای دقیق در مورد روندهای طلا قبل از تأسیس فدرال رزرو کمیاب است، اسناد تاریخی از سال 1913 اطلاعات ارزشمندی ارائه میدهند. یکی از مشاهدات کلیدی، رابطه بین ارزش طلا و پول پایه—مجموع نقدینگی در گردش به علاوه ذخایر بانکی در فدرال رزرو است. ملونی لحظاتی در تاریخ را برجسته میکند که ارزش طلا در خزانهداری ایالات متحده از ارزش تمام پولهای کاغذی بیشتر بوده، که اهمیت دائمی طلا را تأکید میکند.
شاخصهای اقتصادی و قیمتهای طلا
پول پایه و ارزشگذاری طلا
پول پایه، که یک شاخص اقتصادی بنیادین است، نقش مهمی در درک قیمتهای طلا دارد. این شامل پول نقد در گردش و سپردههای بانکی در فدرال رزرو است که قابل تبدیل به نقد هستند. تجزیه و تحلیل ملونی از دادههای تاریخی، دورههای کلیدی را نشان میدهد که در آن قیمتهای طلا تنظیم شدهاند تا ارزش کلی پول پایه را پوشش دهند. برای مثال، در سال 1934، قیمت طلا به 35 دلار برای هر اونس افزایش یافت، که کافی بود تا هر دلار کاغذی در گردش را پوشش دهد. روند مشابهی در بازار گاوی دهه 1970 رخ داد، زمانی که طلا به یک کالای آزاد معامله شد. تا سال 1980، ارزش طلا بیش از مجموع عرضه پول پایه بود، که نشاندهنده احتمال بازگشت به استاندارد طلا بود.
تأثیر گسترش اعتبار
گسترش اعتبار، رابطه بین طلا و ارز را پیچیدهتر میکند. ملونی توضیح میدهد که تراکنشهای کارت اعتباری به طور موثری عرضه پول جهانی را افزایش میدهند. زمانی که رسید کارت اعتباری امضا میشود، بانکها از طریق ورودیهای دفتری پول جدید ایجاد میکنند. این اعتبار پرداختنشده، که به عنوان اعتبار چرخان شناخته میشود، به شکل مشابه به پول پایه عمل میکند. در چرخههای گذشته، قیمتهای طلا برای پوشش هم پول پایه و هم اعتبار چرخان افزایش یافتهاند. به عنوان مثال، در بازار گاوی سال 1980، ارزش طلا به طور موقت بیش از مجموع پول پایه و اعتبار چرخان بود. این الگوی تاریخی نشان میدهد که گسترش بیسابقه اعتبار میتواند قیمتهای طلا را حتی بیشتر افزایش دهد.
تحرکات قیمت طلا در تاریخ
طلا در قرن بیستم
نقش طلا به عنوان یک دارایی مالی در طی قرن گذشته به طور قابل توجهی تکامل یافته است. در سال 1934، دولت ایالات متحده طلا را برای تثبیت اقتصاد در طول رکود بزرگ باز ارزیابی کرد. این باز ارزیابی تضمین کرد که ارزش طلا تمام ارز کاغذی در گردش را پوشش دهد، به این ترتیب اهمیت پولی آن را تقویت کرد. دهه 1970 نقطه عطف دیگری را نشان میدهد. همزمان با آزاد شدن معاملات طلا، قیمت آن افزایش یافت، بازتابی از تقاضای عمومی و دینامیکهای بازار بود. تا سال 1980، قیمت طلا به 850 دلار برای هر اونس رسید، که بیشتر از ارزش ترکیبی پول پایه و اعتبار بود. این دوره جایگاه طلا را به عنوان یک محافظ در برابر تورم و کاهش ارزش ارز تثبیت کرد.
عصر مدرن
قرن بیست و یکم الگوهای مشابهی را دیده است. پس از رسیدن به کف قیمتی 250 دلار برای هر اونس در سال 1999، طلا وارد بازار گاوی طولانیمدت شد و در سال 2011 به اوج 1,900 دلار رسید. این رالی الگوهای قبلی را منعکس کرد، زیرا سرمایهگذاران در جستجوی حفاظت در برابر عدم قطعیت اقتصادی و سیاستهای پولی آزاد بودند. در سالهای اخیر، طلا به بالاترین قیمتهای تاریخی خود دست یافته است. کارشناسانی مانند جیم ریکاردز و پیتر شیف این امر را به ترکیبی از عوامل، از جمله سطوح رکوردی چاپ پول، نرخ بهره نزدیک به صفر، و افزایش شک و تردید در مورد توانایی فدرال رزرو برای نرمال سازی سیاست پولی نسبت میدهند.
پیشبینیهای کارشناسان و دیدگاههای خوشبینانه
بینشهایی از جیم ریکاردز و پیتر شیف جیم ریکاردز، نویسنده پرفروش و اقتصاددان، از مدتها پیش پیشبینی کرده است که قیمت طلا به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. او استدلال میکند که بازار گاوی فعلی شبیه به چرخههای قبلی است، اما با عوامل تقویتکننده. ریکاردز به همگرایی عواملی از جمله رشد نمایی عرضه پول، کاهش اعتماد به ارزهای فیات و تنشهای ژئوپولیتیک اشاره میکند. پیتر شیف، مدیرعامل کاپیتال یورو پاسیفیک، این احساسات را تکرار میکند. شیف تأکید میکند که سیاستهای فدرال رزرو سناریویی را ایجاد کردهاند که در آن چاپ پول بیپایان و خرج کردن کسری غیرقابل اجتناب است. او استدلال میکند که این امر به کاهش ارزش دلار آمریکا و افزایش متناظر قیمتهای طلا منجر خواهد شد.
پیشبینیها برای آینده طلا
هر دو ریکاردز و شیف پیشبینی میکنند که قیمتهای طلا در سالهای آینده به طور قابل توجهی افزایش خواهند یافت. ریکاردز هدفی به میزان 15,000 دلار برای هر اونس تا سال 2026 تعیین کرده است، بر اساس روندهای تاریخی و معیارهای پولی. شیف نیز یک بازار گاوی پایدار را پیشبینی میکند، رانده شده توسط واقعیتهای اقتصادی که طلا را نسبت به ارزهای فیات ترجیح میدهند.
پتانسیل برای استاندارد جدید طلا محاسبه ارزش طلا تحت استاندارد طلا
ریکاردز دلیل محکمی برای احتمال بازگشت به استاندارد طلا ارائه میدهد. او محاسبه میکند که برای پشتیبانی از عرضه پول جهانی در سطوح تاریخی، قیمت طلا باید به طور چشمگیری افزایش یابد. با استفاده از عرضه پول M1 ایالات متحده به میزان 4 تریلیون دلار و ذخایر رسمی طلا به میزان 8,000 تن، ریکاردز قیمتی به میزان 15,265 دلار برای هر اونس تخمین میزند. گسترش این محاسبه برای شامل کردن عرضههای پولی وسیعتر، مانند M2، قیمتهای هدف حتی بالاتری را نتیجه میدهد. با عرضه M2 به میزان 15 تریلیون دلار، قیمت تلویحی طلا بیش از 50,000 دلار برای هر اونس است. این ارقام ارزش بالقوه طلا را به عنوان یک محور پولی در یک سیستم مالی فزاینده ناپایدار برجسته میکند.
چالشها و تبعات
در حالی که بازگشت به استاندارد طلا از نظر نظری امکانپذیر است، چالشهای قابل توجهی ارائه میدهد. اقتصادهای مدرن به ارزهای فیات برای انعطافپذیری و رشد وابسته هستند. بازگرداندن یک سیستم پشتیبانی شده توسط طلا نیاز به تنظیمات قابل توجهی دارد، از جمله فشارهای کاهشی و محدودیتهایی بر سیاست پولی. با این حال، نقش تاریخی طلا به عنوان یک نیروی ثابتکننده نشان میدهد که میتواند بخش مهمی در بازیابی اعتماد به سیستمهای مالی جهانی داشته باشد. حتی بدون یک استاندارد طلا رسمی، افزایش قیمتهای طلا اهمیت دائمی آن را به عنوان یک ذخیره ارزش منعکس میکند.
نتیجهگیری
چرخه کنونی طلا فرصتهای قانعکنندهای برای سرمایهگذاران ارائه میدهد. الگوهای تاریخی، تجزیه و تحلیلهای کارشناسان، و شاخصهای اقتصادی همگی به یک بازار گاوی پایدار اشاره دارند، با هدفهای قیمتی احتمالی از 15,000 تا 50,000 دلار برای هر اونس. ارزش طلا به طور عمیق در توانایی آن برای حفاظت از قدرت خرید و فراهم آوردن ثبات در زمانهای بحران اقتصادی ریشه دارد. در حالی که بانکهای مرکزی به گسترش عرضههای پولی ادامه میدهند و نااطمینانیهای ژئوپولیتیکی پابرجا هستند، طلا همچنان دارایی حیاتی برای حفظ ثروت باقی میماند. برای سرمایهگذاران، نکته کلیدی واضح است: چرخه طلا تازه آغاز شده است. با درک زمینه تاریخی و عوامل کنونی، سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات آگاهانهای برای بهرهبرداری از پتانسیل آینده طلا بگیرند. چه به عنوان محافظ در برابر تورم یا به عنوان یک ذخیره ارزش بلندمدت، جایگاه طلا در اقتصاد جهانی بیش از پیش مرتبط است.